اینکه ظرفیت آدم اونقدری باشه که دلش به هر مساله بزرگ و کوچیکی نلرزه یا خوشو ناراحت نکنه ، خیلی مهمه . من اسمش رو میذارم افزایش ظرفیت وجودی یعنی حتی وقتی یه نفر در قبالت پررویی میکنه حتی، به دل نگیری یا به اصطلاح بسپریش به طبیعت . تو اصطلاح عام بهش میگن " بی خیالی " !
پ.ن : افزایش ظرفیت وجودی ارتباط مستقیم با وجدان طرف هم داره ، اون نمیفهمه (شایدم میفهمه) ولی خودت که میفهمی و این نوعی افزایش تجربه و تمرین صبره !
مطمئن نیستم سال بعد یا بعدترش حتی دلم برای امسال تنگ میشه یا نه..
*بلاخره امروز استارت مقاله خ رو زدم.
*خدایا دوست دارم بهت بگم تو امتحانای این ترم بیشتر هوامو داشته باش.. بیشتر کمکم کن که عاقلانه عمل کنم قدر وقتم روهم بدونم
یک سوالی که چند وقته درگیرم کرده. چرا روند ارشد پژوهش و مقاله اس فقط ؟! نمیشد یه رویکرد دیگه ای داشت؟ مثلا فقط پروژه عملی بود؟!
هنوز تو حس مقاله نوشتن نرفتم :/
چقد دلم میخواد با یک غریبه اما صمیمی و بی دغل حرف بزنم..
شاید داشتن دوستای مجازی به درد این روزا بخوره..
یک روزی هم از خواب بیدار میشی و میبینی چقدر پوست کلفت شدی که هیچ چیزی روت اثر نمیذاره،نه حرف بقیه،نه خرد و ریزای زندگی.. و اونقدر جسور شدی چیزایی که قبلا برات محال بود داری انجامشون میدی!
یعنی هر چقدرم تو مشکلات روزگار غرق باشی و به اندازه کوه اشک بریزی تازه تو خونه تنها و گرسنه هم باشی! دم افطار مامان بزرگت زنگ بزنه و بپرسه ساندوییییچ تنوری میخوای یا مخصوص؟! از خوشبخترینا محسوب میشی 😊
لدفا سیب زمینی پنیری هم کنارش باشه 😁
امسال به اندازه سال های قبل و قبل تر خوشحال نیستم به هزارویک دلیل.. تو 96 کلا مسیر زندگیم عوض شد. ناخواسته از اهدافم دور شدم، خبرای عجیب زیادی شنیدم، تحت تاثیر زیاد قرار گرفتم، زیاااد غر زدم، شاید ناسپاسی هم کردم.. با کلی ادمای جدید اشنا شدم و دوست پیداکردم و از هرکدوشون یه درسی گرفتم، این وسطا عاشق هم شدم حتی!
انگار همین دیروز بود 96 تحویل شد و دوتا ارزو کردم.. شاید ارزوهام با ترس قاطی شده بود و که اونطور که میخواستم محقق نشدن.. اما ارزو میکنم 97 بهتر بشه برام.. برای همه.. برای هرکسی که خالصه..دلش زلاله.. شیله پیله نداره..
اگه احیانا کسی هم از اینجا رد میشه سال نوش مبارک باشه